نویسنده: علی جابری



 

مروری بر پیش زمینه های شکل گیری مفهوم خودگروی لذت گرایانه در علم اقتصاد

نظریه ی خودگروی یا نگرش پیروی از نفع شخصی سابقه ای دیرینه دارد. در آیین مسحیت، «حب ذات» همواره مورد پذیرش بوده است. مسیحیان بر این عقیده اند که «هبوط آدم ما را از محدود کردن حب ذات در مقدار مقرر خودش، عاجز یا تقریبا ناتوان ساخته است». این ایده بعدها توسط هابز با تقریری غیردینی درباره سرشت انسان ها تبیین شد و در مباحث متفکران فردگرای(1) پس از او همچون نیچه(2) و ماکس استیرنر(3) نیز وارد شد.(4) هر چند صاحب نظران در باره ی تفسیر هابز از ماهیت انسان به عنوان موجودی «خود خواه»،(5) اتفاق نظر ندارند،(6) در عین حال حتی کسانی که یک نگرش پیچیده تری را به ایشان نسبت می دهند، به قول بلک برن،(7) در مورد اهمیت پیروی از نفع شخصی و تأثیر تعیین کننده ی آن در ارزش های اخلاقی در نگرش هابز، اتفاق نظر دارند. بلک برن معتقد است که هابز در مقاطعی از زندگی خود بهترین نماد کفر،(8) خودخواهی،(9) و بدعت(10) را به نمایش گذاشته است.(11)
به هر حال، «نفع شخصی» چنان نقش مهمی را در مدل هابزی ایفا می کند که به گفته ی یکی از صاحب نظران تاریخ عقاید اقتصادی، اریک رول،(12) از نظر هابز پیروی از نفع شخصی آغاز انگیزش و تحریک افراد است، که اصطلاح «قدرت مطلقه مستقل»(13) ایشان نیز بر اساس آن شکل گرفته است.(14)
از طرف دیگر، خود هابز تمایلات(15) و نفرت(16) را سرچشمه ی پیدایش تکالیف می داند و معتقد است که مشاجرات، دشمنی و جنگ صرفاً به دلیل تمایلات و لذت ها پدید می آیند. از نظر هابز، 1. انسان «حیوانی است که تابع منافع شخصی»(17) خود می باشد و نفع شخصی نیز به نوبه ی خود مفاهیم الزام آور حقوقی را به وجود می آورد و مشروعیت می بخشد؛ 2. امور اخلاقی نیز به «نفع شخصی» برمی گرداند؛ 3. تمایلات و نفرت دو عامل اساسی افعال انسان می باشند؛ همان چیزی که بنتام از آن به «لذت» و «درد» و میل و سجویک با عنوان «تمایلات»، منتهی در محدوده ی مطلوبیت گرایی، تعبیر می کنند.(18) اریک رول با توجه به این نکته، هابز و فلسفه ی سیاسی او را آغاز مکتب مطلوبیت گرایی(19) می داند.(20)
به اعتقاد جیمز ریچلز، نظریه ی هابز به درک خودگرایانه از «انگیزه های» نوع دوستانه می انجامد و در نهایت به حذف نظام مند نوع دوستی از طبیعت انسان منجر می شود.(21) ریچلز به عنوان شاهد این ادعا به دو واژه «احسان» و «دلسوزی» در آثار هابز اشاره می کند. به نظر ریچلر، گرچه احسان طیف وسیعی از «عشق به همنوع» تا «نیکوکاری به همسایگان» را دربرمی گیرد، در خودگروی روان شناختی جایی برای عشق به دیگران وجود ندارد. و از این رو، باید به طریق کاملاً متفاوتی تعریف شود. ریچلز برای تبیین این نکته به نقل قولی از هابز در تبیین «احسان» اشاره می کند:
هیچ برهانی بر قدرت انسان قوی تر از آن نیست که دریابد علاوه بر آنکه قادر به نیل به امیال خود است، قادر به مساعدت به دیگران در رسیدن به امیالشان نیز هست و این مفهوم احسان است. بدین ترتیب، احسان عبارت است از لذتی که شخص از نمایش قدرت های خود حاصل می کند. انسانی که احسان می کند دارد به خودش و به دنیا نشان می دهد که تواناتر از دیگران است، وی نه تنها قادر به مراقبت از خود است، بلکه قدرت کافی نیز برایش باقی می ماند که مراقب آنان که به اندازه ی او توانا نیستند، باشد. او صرفاً دارد با خودنمایی، برتری خود را اظهار می دارد.(22)
همچنین ریچلز معتقد است هابز در تفسیر «دلسوزی» علت ناراحتی ما از بدبختی دیگران را این واقعیت می داند که مشاهده بدبختی آنها به ما یادآوری می کند که چه بسا همین اتفاق برای ما نیز پیش بیاید. هابز می نویسد: «دلسوزی عبارت است از تصور یا خیال مصیبت آتی برای خودمان، که ناشی از مشاهده مصیبت انسانی دیگر است.»(23) بنابراین، از نظر هابز، دلسوزی بیانگر نوعی حس این همانی با شخص رنجدیده است.
هابز همچنین رفتار اخلاقی انسان را «فردگرایانه»(24) و «لذت جویانه»(25) می داند.(26) آن گونه که سورل(27) بیان می کند، نظام ارزشی هابز را می توان «لذت گرایی روان شناسانه»(28) نامید.(29) در این نظام، بسیاری از انسان ها تنها در پی صیانت از خود و کسب منافع شخصی خودشان می باشند.(30)
افزون بر هابز، برناردو مندویل(31) نیر به طور گسترده ای با عنوان «خودگرای روان شناختی» شناخته شده است.(32) در حالی که هابز اضافه بر پیروی از نفع شخصی، مصالح و منافع عمومی را نیز در نظر داشت و به مکتب سودگرایی نیز توجه می کرد، مندویل صرفاً بر نفع شخصی تکیه می کند. وی پزشک و اقتصاددان هلندی و پیشرو مکتب کلاسیک بودکه کتاب «افسانه زنبورهای عسل»(33) او یکی از منابع اصلی کتاب ثروت ملل آدام اسمیت(34) به شمار می رود. وی در این کتاب با تشبیه جامعه به کندی زنبور عسل، این نگرش را القا می کند که نفع شخصی یک فضیلت اخلاقی است و با پیروی از نفع شخصی، جامعه به صورت غیرمستقیم منتفع خواهد شد. مندویل معتقد است مدیریت قوی می تواند امور منفی و شر را به امور مثبت تبدیل کند و در مقابل، مدیریت ضعیف می تواند صفات خوب مانند صرفه جویی و کمک به فقرا را به امور منفی بدل کند و به وخامت اوضاع اقتصادی منجر شود.(35)
بر اساس نقل مک اینتایر، مندویل در دو اثر خود با عنوان «کندوی غرغرو یا نابکارانی که درستکار شده»(36) و «افسانه ی زنبورهای عسل یا رذایل خصوصی فواید عمومی اند»، به دو قضیه ی شافتسبری(37) حمله می کند. این دو قضیه عبارت اند از تمایل طبیعی انسان به نوع دوستی و اینکه این نوع دوستی و خیرخواهی است که نفع اجتماعی را فراهم می سازد.(38) مندویل مدعی است اولاً تجربه روزانه ما خلاف ادعای شافتسبری را اثبات می کند و ثانیاً هیچ دلیل قانع کننده ای برای اثبات ادعای شافتسبری وجود ندارد. او معتقد است که پیروی از امیال و رفتار خودبینانه نوعی «رذیلت» است، ولی در نهایت به نفع جامعه می انجامد. مندویل برخورداری از موهبت فضایل را نشانه رکود و ایستایی جامعه می داند. در برابر، رفتار لذت جویانه و رفاه طلبانه افراد موجب ترقی و رونق جامعه می شود؛ زیرا افراد در تلاش برای برخورداری از زندگی تجمل آمیز، سرمایه ی موجود در جامعه را به گردش درمی آورند. به عبارت دیگر، از نظر ایشان، «رذایل خصوصی، فواید عمومی اند».(39) به نظر مندویل، آن گونه که کاپلستون تعبیر می کند، بالاترین منافع جامعه از طریق «رونق رذایل خصوصی» امکان پذیر است. لازم به ذکر است که مندویل پیروی از نفع شخصی برای تجمل گرایی را به آن دلیل «رذیلت» می داند که به نظر او تلاش برای کسب نعمت های مادی بیش از مقدار ضرورت، عملی «رذیلانه» و پست است. به هر حال، او بر این باور است که اگر چنین تلاشی فراگیر شود، تحولی شگرف در تمدن مادی محقق به وقوع می پیوندد.
همچنین خودگروی اخلاقی، همان گونه که شفیوند بیان می کند، با این مشکل مواجه است که سود شخصی نمی تواند ما را به پیروی از این آموزه مسیح که خوبی و نیکی به دیگران به نفع ماست، بکشاند.(40) مندویل با وارد کردن نفع شخصی به دایره اخلاق، و همچنین با تمرکز بر پیروی از نفع شخصی، این نکته را در فلسفه اخلاق انگلیس مطرح کرد که اگر قرار باشد حکم اخلاقی بیانگر احساس باشد، چیزی بهتر از مصلحت شخصی نمی تواند این مهم را به انجام برساند.(41)
استدلال مندویل با این اشکال اساسی مواجه است که اگر پیروی از نفع شخصی فراگیر شود و همه افراد در صدد حداکثر کردن نفع شخص خود باشند، در عمل منافع همه محقق نخواهد شد. این رند،(42) توماس هابز(43) و دیوید گوتیر(44) برای حل این مشکل بیان می کنند که اگر افراد به صورت داوطلبانه از برخی از اهداف شخصی خود که نفع شخصی آنها را به دنبال دارد، چشم پوشی کنند، در این صورت مشکلی که ممکن است بر اثر بروز اصطکاک به هنگام فراگیر شدن پیروی از نفع شخصی به وجود آید، رفع می شود. به همین جهت، فدا کردن منافع کوتاه مدت در ازای حداکثر کردن منافع بلندمدت، نیز «نفع شخصی عقلایی»(45) قلمداد می شود.(46) ولی به نظر می رسد این توجیه نمی تواند مشکل را به صورت کامل حل کند؛ زیرا معلوم نیست در جامعه ای که بر اساس آزادی فردی و خودگروی لذت گرایانه شکل گرفته، چگونه ممکن است افراد این جامعه منافع خود را در جهت منافع دیگران نادیده بگیرند.
دیوید هیوم(47) با تمرکز بر «خودگروی» بیان مندویل را تکمیل کرد. هیوم در فلسفه ی اخلاق بر دو معیار «سودمندی» و «حس اخلاقی» تأکید می کند ـ و به همین دلیل نیز دیدگاه وی تاثیر بسزایی در عالمان بعد از خود داشته است (48) ولی باید توجه داشت که بر اساس مبانی معرفتی،(49) هیوم همه ی صور ذهنی یا ادراکات را به انطباعات و تصورات تقسیم می کند. او معتقد است انطباعات به دو دسته انطباعات اصلی یا حسی مرتبط با حواس پنج گانه و انطباعات ثانویه یا بازتابی، همانند امیال، تقسیم می شوند. به باور هیوم، امیال به منزله ی انطباعات بازتابی، از انطباعات اولیه که محسوسات و لذت و الم جسمانی هستند، ناشی می شوند. در نظر او، این امیال و تمایلات نفسانی هستند که موجب تحریک افراد برای انجام افعال می شوند.(50) نظریه ی هیوم همانند مطلوبیت گرایی جرمی بنتام،(51) منشأ اصلی برانگیختگی ذهن انسان را «لذت» و «الم» می داند؛ به گونه ای که در غیاب آنها، اراده ای برای انجام کارها وجود نخواهد داشت. بر این اساس، هیوم معتقد است برخی از انطباعات خاص موجب به وجود آمدن امیال می شوند و امیال نیز منشأ تحقق افعال اند.(52)
هیوم حب ذات را منشأ اعمال صادقانه می داند.(53) به اعتقاد او، طبیعت نوعی هماهنگی در امیال و سلیقه های افراد ایجاد کرده است. از این رو، هنگامی که هر فرد بر اساس احساسات و امیال خود عمل کند، درست عمل کرده است. همچنین او معتقد است که در اخلاق هی چگاه «باید» و «نباید»، یا تکلیف و الزام اخلاقی مطرح نیست. به بیان صحیح تر، هیوم برای «باید» و «نباید» هیچ نوع جواز و رد قائل نیست و همچنین استنتاج «باید» از «هست» را نیز درست نمی داند.(54) در استدلال هیوم، ارتباط و پیوند خاصی میانی خودخواهی و خیرخواهی برقرار شده است. او در پاسخ به این پرسش که چرا سودمندی مطبوع است، نقش خودخواهی و خیرخواهی را در تصمیم های اخلاقی بررسی می کند.(55)
به رغم آنچه بیان شد، در نگرش هیوم ـ همان گونه که مک اینتایر به خوبی بیان کرده است ـ خیرخواهی و دیگرگرایی نقشی ابزاری دارد. مک اینتایر در تحلیل مبانی ارزشی هیوم بر این نکته تأکید می کند که دلیل پیروی افراد از قواعدی که غالباً بر خلاف مصلحت و نفع شخصی آنهاست، دیگرگرا بودن سرشت آنها نیست؛ بلکه علت آن است که آنها می دانند تخطی افراد جامعه از آن قواعد، برای آنها بسیار زیان بار است. به عبارت دیگر، افراد می دانند که فایده ی بلندمدت رعایت قواعد مزبور بیشتر از فایده ی کوتاه مدت حاصل از رعایت نرکدن آنهاست.(56)
بنابراین، در نگرش هیوم، از طرفی «خودگروی» به خودخواه»(57) همراه با «لذت گرایی»(58) تفسیر شده است. از طرف دیگر، او هم «خودگرایی اخلاقی» و هم «خودگرایی روان شناختی» را بر طبیعت گرایی استوار می سازد.
بررسی دیدگاه هیوم بدان دلیل مهم است که وی تاثیر زیادی در شکل گیری علم اقتصاد داشته و می توان او را یکی از بنیان گذاران این علم به شمار آورد. گذشته از آنکه دیدگاه های هیوم نقش و تأثیر زیادی در شکل گیری افکار دوست و همفکرش آدام اسمیت داشته است. این تأثیرپذیری، آنگونه که در بخش بعدی می آید، موجب شده است که اسمیت علم اقتصاد را بر اساس خودگروی شکل دهد.

پی نوشت ها :

* (استادیار علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) دریافت: 88/10/5 ـ پذیرش:88/12/7jaberi@qabas.net)
1. Individualistic
2. Friedrich Nietzsche
3. Max Stirner
4. ر.ک: جی. بی شفیوند، «فرون ففدهم و هجدهم»، ترجمه محمود فتحعلی، تاریخ فلسفه اخلاق غرب، ویراسته لارنس سی، ص 133.
5. Egoistic
6. C.F: Blackburn، Simon، The Oxford Dictionary Of Philosophy، p.176.
7. Blackburn
8. Atheism
9. Egoism
10. heresy
11. C.F: Simon Blackburn، The Oxford Dictionary Of Philosophy، p.176.
12. Eric Roll
13. Sovereign
14. C.F: Eric Roll، A History Of Economic Thought، p.90-91.
15. Desires
16. Aversion
17. self-interested animal
18. جهت اطلاع بیشتر، ر.ک: علی جابری، تجزیه و تحلیل مبانی معرفت شناختی و ارزشی علم اقتصاد متعارف و علم اقتصاد اسلامی (پایان نامه)، قم، موسسه آموزشی امام خمینی(ره)، 1388 ص 4-2-4.
19. Utilitarianism
20. ر.ک: سیدمحمدرضا مدرسی، فلسفه اخلاق پژوهش در بنیان های زبانی، فطری، تجربی، نظری، و دینی اخلاق، ص 222 / Eric Roll، A History Of Economic Thought، p.91
21. ر.ک: جیمز ریچلز، فلسفه اخلاق، ترجمه آرش اخگری، ص. 100.
22. همان.
23. همان، ص. 101.
24. Individualistic
25. hedonistic egoism
26. C.F: Joseph A، Schumpeter، History of Economic Analysis، Great Britain: Biddles Ltd، Guildford and King’s Lynn، p.128.
27. Sorell.
28. psychological hedonism.
29. Sorell، Tom، "Thomas Hobbes" Rutledge Encyclopedia of philosophy، edited by Edward Craig، Vol.4، P.459-475.
30. Bernard Gert، “Thomas Hobbes”، The Cambridge Dictionary Of Philosophy، edited by Robert Audi، p.332.
31. Bernard de Mandeville (1733-1670)
32. C.F: http://caae.phil.cmu.edu/cavalier/80130/part2/Routledge/R_Egoism.html
33. The Fable of the Bees or Private Vices Public Benefits
34. Adam Smith
35. ر.ک: یدالله دادگر، درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد، ص 67.
36. The Grumbling Hive، or Knaves Turned Honest
37. Shaftesbury
38. ر.ک: السدر مک اینتایر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه انشا الله رحمتی، تهران، حکمت، ص 325-326.
39 ر.ک: فردریک چارلز کاپلستون، تاریخ فلسفه (از دکارت تا لایپ نیتس)، ترجمه ی غلامرضا اعوانی، ج. 5، ص، 194-195.
40. ر.ک: جی. بی شفیوند، «فرون ففدهم و هجدهم»، ترجمه محمود فتحعلی، تاریخ فلسفه اخلاق غرب، ویراسته لارنس سی. بکر، ص 134.
41. ر.ک: السدر مک اینتایر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه انشا الله رحمتی، ص 326.
42. Ayn Rand
43. Thomas Hobbes
44. David Gauthier
45. rational self-interest
46. C.F: http://psychology.wikia.com/wiki/Ethical_egoism
47. David Hume (1776-1711)
48. دیوید هیوم، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، ص 30.
49. ر.ک: علی جابری، تجزیه و تحلیل مبانی معرفت شناختی و ارزشی علم اقتصاد متعارف و علم اقتصاد اسلامی، ص 5-2-1
50 ر.ک: فردریک چارلز کاپلستون، تاریخ فلسفه (از دکارت تا لایپ نیتس)، ترجمه ی غلامرضا اعوانی، ج 4، ص 40-43؛ ج 5، ص281-286 / حمید شهریاری، فلسفه اخلاق در تفکر غرب از دیدگاه مک اینتایر، ص 186-190.
51. ر.ک: همان، ص 4-2-4.
52. ر.ک: همان، ص 190.
53. ر.ک: همان، ص 195-196.
54. ر.ک: دیوید هیوم، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، ص 52.
55. ر.ک: همان، ص 44-45.
56. ر.ک: السدر مک اینتایر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ص 347-348.
57. Egoistic
58. Hedonistic

منبع: معرفت اقتصادی شماره 1